بازداشت عاملان حمله بر پوهنتون کابل و روابط شان با طالبان

پس از روزها سعی و تلاش امنیت ملی هسته های‌ترور و خشونت افرین به دام افتاد، مردمیکه چشم براه دستگیری این گروهک های آدمکش بودند نوید خوبی است به ایشان که هیچ قاتل و آدمکشی از چشم قانون بدور نخواهند ماند.

با آنکه گروه تروریستی و بدنام داعش مدعی این جنایت بود اما همه ای گروهک های سفاک به شمول طالب ،حزب تحریر و داعش شریک این جنایت اند.اینها تسلسل یک دیگر اند.

طراح این جنایت عادل فرزند عارف است که دانشجوی شرعیات می‌باشد.بواسطه ثناه الله به دام شبکه بی رحم و خون ریز حقانی می افتد.تا اینکه این جنایت حولناک را رقم میزند.

اینها چقدر از باورهای و عقاید مردم بی رحمانه سوه افتاده می نمایند.اینها دین را به خدمت گرفته اند تا اینکه خود در خدمت دین باشند.هر خباثت و جنایت شان را توجیه دینی می‌کنند.به حکم دین اینها در رده خوارج اند که جز خون ریختن و آدم کشتن چیزی دیگری عطش آنها را سیراب نمی کند.

 به اعتراف این قاتل برایش گفته شده بود کاری انجام دهید که حکومت زیر فشار بیاید.و مردم از آن فاصله بگیرند.حمله به نظامیان و تاسیسات نظامی ممکن نیست.افراد بی گناه و مظلوم را نشانه گیرند. این آدم کشان کور خوانده اند و مردم را احمق فکر کرده اند که مردم هیچ محاسبه ای ندارند.

طالب با جنایاتش محبوب القلوب شان میگردد. بیست سال محکی بود به کارکرد طالب و شعارهای دروغین و منافقانه این فرزندان ناخلف ای اس ای. اینها از یک طرف در میزمذاکره نشسته اند و سوی هم دست به این گونه جنایت میزنند.

هماهنگ کننده این جنایت عادل مسکونه اصلی پنجشیر است که خانواده اش در پلچرخی زنده گی میکند.جنایتکار قوم زبان و مذهب ندارد انچه مشترک همه ای این سیاه دلان است کشتن و قساوت قلبی اینهاست.

به گفته مردم محله ای شان که او سه سال میشد لادرک بود و آوازه بود که برای جنگ و تعلیمات بیرون رفته است.او میگوید که اسلحه را از شبکه بدنام حقانی از ولایت خوست بدست آوردند و هدایت برایشان توسط سفاکی بنام ثناوالله داده میشد.

مردم ما بیشتر از این از نهادهای امنیتی انتظار دارند تا هویت این سیاه رویان را فاش و بساط اینها از شهر برچینند.