چند نکته جالب، در مضمون داکتر صاحب سید عبدالله کاظم

محمد داؤد مومند

579

دانشمند محترم داکتر صاحب سید عبدالله کاظم در بخش پنجاه و هفتم مضمون دنباله دار خود تحت عنوان «نگاهی مختصر به سقوط و عروج خانواده سردار یحیی خان» مطالبی را یاد آور شده که از نظر این قلم، جالب به نظر میرسد.

نوشته داکتر صاحب کاظم مشعر است، وقتیکه سپه سالار به تشویق و حمایت انگلیس ها، برای سر نگونی حکمرانی بچه سقو، که توسط حمایت انگلیس به اساس یک پلان تاکتیکی بر ضد غازی امان الله به قدرت رسانیده شد، « داکتر صاحب کاظم جمهوریت سردار صاحب را نیز پلان تاکتیکی دولت شوری میداند» به سمت جنوبی مواصلت نمود، حضرت نورالمشایخ (این خطاب از طرف غازی امان الله به شیخ فضل عمر مجددی اعطاء شده بود- مومند) خود را به جنوبی رسانیده و در ملاقاتی که با شاه ولی خان انجام داد، پیشنهاد نمود که :«مرکز در دست بچه سقو است، اگر شما بیشتر مخالفت کنید، عائله و خویشاوندان شما را یکسره قتل خواهد کرد. چون من خاندان شما را دوست دارم، بهتر است سپه سالار و شما از جنگ دست بردارید و هندوستان بروید و من کوشش میکنم که عائله شما را با پول فراوان نزد شما بیایند.

شاه ولی خان در جواب حضرت گفت که: سپه سالار نادر خان به هیچ وجه این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت.

متعا قباً حضرت نورالمشایخ نزد سپه سالار نادر خان رفت و نظر خود را به شخص نادر خان ابراز کرد. او نیز پیشنهاد حضرت را رد نمود.»

تبصره: قرار تحقیقات، تحلیل ها و نظریات داکتر صاحب سید عبدالله کاظم دولت انگلیس به خانواده یحیی خان اززمانیکه در دیره دون هندوستان در حال تبعید به سر میبردند توجه خاصی داشت، بخصوص لیاقت و اهلیت نادر خان و احتمال نقش نادر خان در ساحه سیاست آینده افغانستان در نظر شان نهایت ارزنده و با اهمیت تلقی میگردید و لذا در نظر داکتر صاحب کاظم، دولت انگلیس سایه وار تمام فعالیت های سیاسی و نظامی نادر خان را تعقیب نموده و این حمایت دولت انگلیس بود، که نادر خان چه در دوره امیر حبیب الله خان و چه در دوره غازی امان الله و چه در مبارزه اش علیه حکمرانی بچه سقو و چه در مرحله سلطنتش، به تعمیل و تطبیق اهداف دولت انگلیس در افغانستان ، توفیق نقش تعیین کننده را حاصل نمود.

به احتمال نگارنده این سطور و تعدادی از هموطنانی که به مسائل تاریخ معاصر کشور و ادوار حکومت غازی امان الله و غازی نادر خان، علاقه مندی خاص دارند، هدف نوشته تحقیق دنباله دار داکتر صاحب کاظم در باره خانواده یحیی خان همین الزام حمایت دولت انگلیس از نادر خان است.

اینکه در مورد الزام و محکومیت نادر خان به حیث یک ایجنت دولت انگلیس از طرف داکتر صاحب کاظم، چقدر احساسات، توجیهات، تمایلات و انگیزه های انفسی دخیل است، باید به اعتقاد اسلامی پناه برد که «الغیب و عندالله» یا به قول داکتر صاحب کاظم «خداوند بر ضمائر آګاه است»

از طرفی هم عده کثیر به اصطلاح روشنفکران چپگراء مانند غبار و امثال شان و ملیگرایان مترقی و انقلابی اندیشه، معتقد اند که در مجموع، خانواده حضرات شور بازار و بخصوص شیخ فضل عمر مجددی که از طرف غازی امان الله به اعطاء خطاب (نورالمشایخ) مفتخر گردیده بود، روابط و علائق بسیار نزدیک با دولت انګلیس داشت.غبار مکاتبه غازی نادر خان را با نورالمشایخ ازآرشیف محمد معصوم مجددی یعنی کشف مکشوف، به مثابه انگلیس بودن نادر خان تلقی نموده و مانند بچه سقو که اعلامیه تکفیر نادر خان را صادر کرد، غبار نیز حکم انگلیس بودن نادر خان را اعلام داشت.

اکنون که نادرخان به قول داکتر صاحب کاظم ظاهراً بمنظور نجات وطن و در حقیت برای رسیدن قدرت (نمیدانم داکتر صاحب چگونه به مکنون و مکتوم  ذهنی و قلبی غازی نادر خان آگهی یافت، در حالیکه معتقد اند (خداوند بر ضمائر آګاه است) خود را به تشویق و حمایت دولت انگلستان برای سر نگونی حکرانی بچه سقو به سمت جنوبی رساند و نورالمشایخ نیز که به حیث ایجنت دولت انگلیس باید از پلان و اراده دولت انگلیس در زمینه و تعمیل وظیفه محوله توسط نادر خان، کاملاً مطلع و با خبر بوده در حمایت پلان دولت انگلیس برای به قدرت رسانیدن نادرخان در حمایت نادر خان  قرار گرفته و اقوام سلیمان خیل و خروټی را که از مریدن نور المشایخ بودند به نادر خان منقاد سازند، بر خلاف روی کدام منطق خود را به جنوبی رسانیده تا از مبارزه مسلحانه غازی محمد نادرخان علیه بچه سقو جلوگیری کند؟

طوریکه دیده میشود یک تضاد انکار نا پذیر منطقی در زمینه قابل ملاحظه است.

داکتر صاحب کاظم در سلسله مشکلات عدیدۀ که سپه سالار نادر خان در جنوبی به آن مواجه میباشد به تفصیل یاد آوری نموده اند، یک از این مشکلات عبور سپه سالار از یک منطقه به منطقه دیگر در پکتیاست.

بطور مثال مردم خروټ و سلیمان خیل بمنظور ره کشایی و عبور نادر خان در منطقه تحت کنترول شان، از نادر خان تقاضا میکنند که اعلان سلطنت کند، ولی سپه سالار این مأمول را با آینده موکول میکند.

مردم سلیمان خیل شرط دومی را به سپه سالار پیشنهاد میکنند و آن توظیف یکی از برادرانش بود تا قوماندانی یا سر لشکری قوای سلیمان خیل را پذیرفته تا با قوای امان الله خان که در حال پیشرفت به طرف غزنی بود به مقابله بپردازد، سپه سالار نادر خان این شرط دومی مردم سلیمان خیل را نیز رد نموده و در نتیجه قوم سلیمان خیل و اقوام متحد شان، راه بطرف گردیز را به روی نادر خان بستند.

تبصره: سپه سالار نادر خان در همچو وضع حساس و بحرانی و نیاز مبرم به همکاری صادقانه اقوام ساکن منطقه، شجاعانه و شرافتمندانه در دفاع از پرنسیپ خود پا بر جا ماند و کرنش نکرد.

از طرفی هم درین وضع حساس و خطرناک پیر و پیشوای بزرگ اقوام مذکور یعنی نورالمشایخ چرا به داد و کمک نادر خان نرسید؟

مکتوب رسمی بچه سقو به سپه سالار نادر خان:

بچه سقو با تمام بیسوادی خود نظر به مشران و ملا های طالب هشیارتر بود، چنانکه بچه سقو با درکی که از درک و لیاقت و کار آزمودگی سیاسی و نظامی سپه سالار نادر خان داشت، در زمانیکه غازی محمد نادر خان در شهر نیس فرانسه اقامت داشت از ایشان دعوت به عمل آورد تا بوطن برگشته و یک مقام بزرگ دولتی را قبولدار گردد.

بچه سقو قبلاً یک مکتوب توسط شاه محمود خان غازی عنوانی  غازی نادر خان فرستاده بود، بعداً زمانیکه سپه سالار به جنوبی رسید، مکتوب دومی عنوانی ایشان فرستاد، بچه سقو برای آخرین بار مکتوب ذیل را که داکتر صاحب کاظم در نوشته خود قید نموده به نادر خان فرستاد:«هرگاه به کابل بیائید، هر رتبه که خواسته باشید، به شما داده میشود و اگر میخواهید به خارج سفر کنید، عائله شما به شما رسانده خواهد شد و علاوتاً پول گزافی نیز به شما داده میشود. مقصد آنکه با من از در صلح پیش آئید.»

سپه سالار در جواب بچه سقو مینویسد:«من برای خریداری نیستم و علاوه کردند، هدف من امنیت مملکت است، هرکه را مردم پسند کنند، پسند من است. تو باید از مقامیکه به غدر گرفته ای، استعفاء داده، جرگه قومی را دائر کنی.»

بچه سقو از همچو جواب تحقیر آمیز سپه سالار خیلی عصبی شده با صدور یک اعلامیه حکم تکفیر نادر خان را صادر کرد، و هم چنان برای تسلیم دادن او و برادرانش به حکومت سقوی جایزه نقدی تعیین نمود که نسخ چاپی این اعلامیه بوسیله طیاره از آسمان گردیز در بین مردم پخش گردید.

تبصره: در نتیجه میتوان گفت که نادر خان بزرگ نه برای تأمین منافع انگلیس و نه برای مخالفت با (اودر زاده ) خود غازی امان الله خان و نه مختص برای گرفتن مقام سلطنت برای نجات وطن برگشت.

افغانستان درآن مقطع زمانی، ضرورت به زعامت نادر خان داشته، زعامت وی و برادرانش، نقش تعیین کننده در قسمت سرنوشت مردم و کشور ما داشت.

زعامت این خانواده، استقرار، ثبات و وحدت ملی را در کشور برای نیم قرن تضمین نمود.

غازی محمد نادر خان به حیث یک افغان وطندوست و صاحب ایمان و وجدان ملی و اسلامی و برای نجات مردم افغانستان از سلطه بی ناموسان سقوی بوطن برگشت که احساس قربانی و فداکاری او در زمینه، در تاریخ سیاسی جامعه بشری بی نظیر شمرده میشود.

بیشتر از شست تن اعضاء خانواده نادر خان نزد جنایتکاران سقوی گروگان بود، نورالمشایخ مجددی و شخص بچه سقو نادر خان را در زمینه هشدار داد، ولی این دام بزرگ سیاسی، نادرخان را از عزم آهنینش مبنی بر جمع گردن گلیم سقوی های جنایتکار و بی ناموس منصرف و متزلزل نساخت.

قابل تذکر است که غازی امان الله تأمین دو هدف بزرگ را غایه بنیادی سلطنت خود اعلام داشته بود:

یک- گرفتن انتقام قتل پدر

دم- استرداد استقلال کشور

تاریخ شاهد است که غازی امان الله سه روز قبل از رفتن به قندهار، نخست خانواده خود را بمنظور امنیت شان به قندهار فرستاد.

طوریکه دیده میشود خانواده و قرابت خانوادگی برای غازی امان الله مانند هر انسان دیگر در اولویت قرار داشت.

ولی برای نادر خان بزرگ نجات مردم و کشورش با اهمیت تر از حیات و ممات خانواده اش بود.

استاد خلیل الله خلیلی به حیث یک انسان منافق، دروغگو و بی شهامت و یک عنصر سقو پرست، این شهامت و ایثار و قربانی و تهور غازی نادر خان را به استهزاء گرفته در رساله مبتذل عیار خراسان، تلقی نامردانه خود را از همچو ایثار و قربانی نادر خان، چنین ابراز میدارد:«نادرخان حتی به خانواده خود رحم نکرد و امر آتش  توپ را به روی ارگ صادر نمود»

آیا میتوان تصور نمود که شخصی برای منافع یک کشور بیگانه و یا صرف بمنظور رسیدن به قدرت، تمام اعضاء خانواده خود را در معرض معاوضه دهد؟

این خیال است و محال است و جنون

باور دارم مردم و ذواتیکه ناموس  وطن و ناموس مادران و مادر کلان ها و اقرباء شان برای شان، از زمره مقدسات ملی و فردی محسوب میگردد از خدمت  محمد نادر خان بزرگ، در قسمت حفاظت نوامیس ملی و فردی انکار نخواهند کرد.

با عرض حرمت

د دعوت رسنیز مرکز ملاتړ وکړئ
له موږ سره د مرستې همدا وخت دی. هره مرسته، که لږه وي یا ډیره، زموږ رسنیز کارونه او هڅې پیاوړی کوي، زموږ راتلونکی ساتي او زموږ د لا ښه خدمت زمینه برابروي. د دعوت رسنیز مرکز سره د لږ تر لږه $/10 ډالر یا په ډیرې مرستې کولو ملاتړ وکړئ. دا ستاسو یوازې یوه دقیقه وخت نیسي. او هم کولی شئ هره میاشت له موږ سره منظمه مرسته وکړئ. مننه

د دعوت بانکي پتهDNB Bank AC # 0530 2294668 :
له ناروې بهر د نړیوالو تادیاتو حساب: NO15 0530 2294 668
د ویپس شمېره Vipps: #557320 :

Support Dawat Media Center

If there were ever a time to join us, it is now. Every contribution, however big or small, powers our journalism and sustains our future. Support the Dawat Media Center from as little as $/€10 – it only takes a minute. If you can, please consider supporting us with a regular amount each month. Thank you
DNB Bank AC # 0530 2294668
Account for international payments: NO15 0530 2294 668
Vipps: #557320

Comments are closed.