ایا تاسیس نظام جمهوریت درافغانستان اشتباه بود؟

 ۲۲/۲۲/۱۲

همه  انسانها، بشمول  پیغمبران و اولیا کرام سهو و خطا نموده یا میکند.

من شخصاً مخالف این ګفته  مردم هستم که می فرماید.

داودخان اشتباه کرد که کودتا کرد.

 بعضی افراد مغرض بشمول اعضای حزب دیموکراتیک خلق و دست پروردهای استخبارات پاکستانی و ایرانی بخاطر تبریه جنایات و وطنفروشی خود اینګونه چرندیات می سراید  که  ګویا تحول ۲۶ سرطان یعنی تاسیس نظام جمهوری در افغانستان کار عاقلانه نبود ، انها تحولات و کودتاها بعد از تاسیس نظام جمهوری افغانستان را ناشی از تحول ۲۶ سرطان وانمود میسازد. ولی هیچ وقت به این اعتراف نمی کند که علت ظهور تحول ۲۶ سرطان چی بود. اګر ما این فرضیه خام و بی منطق انها را قبول کنیم که همه بدبختی های بعدی کشور تحول ۲۶ سرطان است. پس تحول ۲۶ سرطان مولود کدام دوران است. اګر به این سلسله پیش برویم بنظر بنده ۲۶ سرطان عمل کرد وضع ناهنجار دوره نیم بند و انارشی دهه دیموکراسی است  به این معنی.

در دهه دیموکراسی تاجدار نیم بند، برای بار اول انهم بطور غیر قانونی احزاب چپ و راست، افراطی و غیر افراطی تاسیس و عملاً در اردو ، دفاتر دولتی ، مکاتب و پوهنتونها جلب و جذب  شروع کرد. پنج صدراعظمان دانا در طول ده سال دهه دیموکراسی تاب مقاومت و خدمت دو ساله  اورده نتوانست. یک پروژه عام المنفعه در طول ده سال دوره دهه مسما بنام دیموکراسی تاسیس نشد. مراکز تعلیمی به میدان های زور ازمایی احزاب غیر قانونی مبدل شد. شورا ملی بحیث دستګاه داد و ستد پول مبدل شد. دولت نتوانست مشکلات قحطی سالهای اخر ۴۰ و اوایل ۵۰ را درست رهبری و مدیریت کرده نتوانست. پلان پنج ساله سوم و چارم به کسر بودیجه شش ملیارد افغانی انوقت عملاً از فعالیت بازماند تکمیل و اجرا نګردید، پلانهای پنجساله سوم و چهارم  بطرف بحران اقتصادی رفت. کشور عملا به بی ثباتی سوق داده شد. در اینګونه شرایط چی باید میکرد؟ سوال است که باید به ان جواب معقول بدون حب و بغض داده.

مایان  به حیث قشر باسواد کشور هر دوره حکومتداری را باید به اساس عملکرد ان که چقدر مصدر خدمت بمردم و کشور خود ګردیده یا نګردیده  بررسی کنیم نه به اساس بغض، ذوق و علایق شخصی.

 اګر یک دوره حکومتداری را مربوط به دوره دیګر ارتباط دهیم پس امدن قشون سرخ روس پیمان ورسا و همچنان پیمان ناتو به افغانستان مولود کودتا ۷ ثور نورمحمد تره کی و حفیظ الله امین است  ۸ جدی نیز محصول ۷ ثور است ، امدن مجاهدین، ظهور اول طالبان و دوران کرزی ، غنی و طالبان برای بار دوم همه و همه محصول ۷ ثور  است من به این عقیده باورمند ام  میګویم که  تحول ۲۶ سرطان مولود دهه به اصطلاح دیموکراسی است. امدن نادر خان مولود دوره جهالت حبیب الله کلکانی است. دوره بچه سقو مولود دوره امانی است. دوره امانی مولود دوره امیر حبیب الله خان مشهور به امیر شهید است.

اګر ما امروز اوردن اولین جمهوریت افغانستان را مصبب بدبختیهای بعدی بدانیم بیاید مردانه وار اعتراف کنیم که مسول اصلی همه بدبختیهای افغانستان بابا ادم علیه السلام است.  اګر وی پیدا نمی شد و بعدآ مرتکب اشتباه نمی شد  امروز در ګیتی و افغانستان خیر و خیرت میبود.!!!

مایان چون در قرن ۲۱ زندګی میکنیم کوشش کنیم که روخدادها و حوادث را در شرایط وقت و زمانش بررسی کنیم نه شرایط چهل ، پنجا سال قبل و یا بعد ان

پدر شهیدم که دوست جانه جانی سردار محمد داودخان شهید بود وی همه ارتباطات شهید داودخان را به اعضای سرګروپهای تحول ۲۶ سرطان تامین میکرد  سرګروپهای تحول ۲۶ سرطان به پدرم لقب کلید جمهوریت داده بودند. پدر شهیدم خاطره شب ۲۶ سرطان را برایم چنین یاداوری کرد و ګفت.

وقتیکه انجینر پاچا ګل و فادار به همرای سه صاحب منصب مخابره ارتباطی قوا هوایی را اورد و انرا در منزل داودخان فغال ساخت ساعت یک بجه شب داودخان پیش از ان که امر قومانده را صادرنماید بما ګفت.

 دستهای تانرا بلند کنید چیزی که من میګویم شما امین بګوید. داود خان بخدا خود التجا نمود ګفت. « خداونده  ما به نیت پاک بخاطر سعادت کشور و مردم خود کاری را انجام میدهیم. اګر در این کار  خیر وطن و مردم است ما را موفق بګردن و اګر در ان خیر نیست ما را موفق نساز. امین . » ګفت، وقتیکه یک شخص به این هدف و غایه تصمیم یک عمل ترقی خواهانه را  برای شګوفانی کشور بیګیرد و در ان راه از جان ، اولاد و مال بګذارد. باید به چشم احترام و اکرم نګریست.

وسلام.
انچه شرط بلاغت است بتو ګویم.

—————————————————————————————————–