به منتقدین مقاله، تحت عنوان (کابل که من دیدم)

 ۱۰/۲۵/۲۰۲۳

درود نثار جناب خلیل الله معروفی حقگو بزرگ.

افسوس بحال نیمچه پښتانه ناعقبت اندیش مانند. اشنا و نا اشنا،  این و ان ؟

منتقدین نوشته بنده زیر عنوان (  کابل که من دیدم ) حالا به جواب مقاله مهم و با ارزش تحت عنوان ( غروج افغانستان ـ رستا خیز ساخت و ساز ) جناب خلیل الله معروفی صاحب که در ویب سایت اریانا افغانستان و همچنان نوشته اقای  شاولی ارین که در ویب سایت افغان  – جرمن انلاین ، و هکذا مقاله جناب  انارګل خوستی که در ویب سایت استقلال به نشر سپرده شده جناب انارګل خوستی شخصیکه  کمک ها افغان های امریکا  را به زلزله زادګان هرات رسانید ، کابل – هرات را دیدن کردند چی ګلها را بعد از این نثار شان میکند. ؟

اوس به دا نیمچه پښتانه دی مقالو ته څه لیکی.

ګویند : اولین سیلی را مردم ، از اشنا بروی خود میخورد. من ادم نیستم که در هر موضوع اظهار نظر کنم . یکبار دو بار و حتی سه بار میتوانم در مقابل اشنا ګذشت نمایم ولی وقتیکه بیبنم اشنا از خاموشی من سو استفاده میکند  باز هر کی باشد پروا شانرا ندارم.

من همان زندګی بخور و نه میر که در زمان تاسیس اولین جمهوریت داشتم همان زندګی را  در دوران حاکمیت خلق، پرچم با کمی بهتری از سابق داشتم، در دوران  ربانی و ګلدانی زندګی با مهاجرت اجباری از وطن رونق خوبتر پیدا کرد ، همچنان در دوره  کرزی و غنی بیشتر و بیشتر از سابق کرده خوبتر شد  و حالا نمی دانم څه به کیږی، باز هم نا شکر نیستم شکر خدا را در هر حال و احوال ادا میکنم.

نه می د چا مال خوړلی نه می څوک وژلی دی + نه می چا ته ورک شه یا ګمشو کله ویلی

من هیچ وقت عضویت هیچ حزب اخوانی و یا حزب وطنفروش خلق که روسها را رسمآ به افغانستان دعوت کردند نداشتم و نه دارم . برای من منافع علیا کشورم بالاتر از مفکوره اخوانیت و کمونیسم ، لینینیزم است. برای من منافعی ملی افغانستان از منافع روسی، ایران و پاکستان کرده  ارزش فراوان بالاتر و والاتر دارد. من بخاطر منافع روس ، ایران، پاکستان و دیګر کشورهای جهان منافع ملی خود را زیر پا نمیکنم . از همین خاطرهیچوقت از خدمات شایسته عمرانی امارت اسلامی افغانستان چشم پوشی کرده نمی توانم. شما را دل و بایسکل تان.
من در نوشته قبلی تحت عنوان ( کابل که من دیدم ) چشم دید خود را از کابل به موضوع تعلیم و تحصیل طبقه اناثیه افغانستان اشاره نمودم که مردم از این ناحیه زیاد پریشان بودند، که بودند. ولی بدبختانه ان نوشته بنده در ویب سایت افغان – جرمن انلاین به اعتراضات بعضی از اعضای حزب خلق  و یک افغان محترم مواجهه شد. بهر صورت.

صادق فطرت ناشناس هم در اخیر عمر خود بخاطر خشنودی چند خراسانی، شمشیر را از غلاف کشید پشتون و پشتوالی را به شاخی دو دندان باد نمود، خوشبختانه دیده شد که نه ان اشنا ناشناس در قلب خراسانیان جای پیدا کرد و نه هم ان محبوبیت سابق که وی در بین قوم خود داشت نګاه کرد! هر دو دنیا  را بمانند پشقل بای باخت.

هیچ احمق و بی شعور هم زندګی قصر نشینی را به زندګی غژدی نشینی و غار نشینی ترجیح نمی دهد. من به مانند نیمچه پشتانه نمی اندیشم ، من دید ستراتیژیک دارم. لطیف پدرام ما را بخاطر پشتون بودن فاشست خطاب میکند ، حق هم دارد خطاب کند. به دلیل اینکه ، این زعامت سابق پشتون بود که ما را به این حال و زار رسانید. امیر عبدالرحمن خان، حبیب الله خان، امان الله خان، ظاهر شاه  به پشتو صحبت نمیکرد. ولی سردار محمد داودخان به پشتو شکسته کمکی صحبت میکرد.
امروز حزب دیموکراتیک خلق ، امارت را بخاطر به دار اویختن داکتر نجیب الله و ترس از جنایت خود که در دوره حاکمیت شان مرتکب ګردیده اند  بد امارت را میګویند ، ولی این خلقیان فراموش کردند که پیش از به دار اویختن داکتر نجیب الله ګلون های  هورا یی خود را در وصف امارت اول پاره کرده بودند ، خراسانیان بخاطر حاکمیت پشتون و پشتون بودن لیدرشیپ امارت، امارت  را تخریب میکند. پس ای پشتون نیمچه ، رسالت تو در مقابل وطن ات چیست.؟

خوب می دانم این نیمچه پښتانه حالا بخاطر تبریه اشتباه خود خواهند ګفت که من یا ما دید وسیع داریم.

جواب ، بلی جنابان این شما بودید که لیدر شیپ  شورا نظار و جمعیت را بخاطر فارسی ګفتن نیز نفی می کردید. حالا باز خواهید ګفت که نی. ما بخاطر فجایع، قتل و قتال ، وطنفروشی ها عصب زمینهای دولتی اختلاس و فساد اجتماعی انها را نفی میکردم در حالیکه زیادترین جنایات قتل و قتال ، زنده بګور کردن ها را شما اعضای حزب خلق و نیمچه پښتانه مرتکب ګردیده اید. اګر در خانه کس است همینقدر بس است.
پس ای منتقد ناعقبت اندیش. به یاد داشته باش، پیش از انکه قلم برداری باید خوب بی اندیشي که چی می نویسي. وسلام.